آمدم پیش یک امامجماعتی در حمرا. گفتم چرا فکر کردید ایران پشت شما را خالی کرده؟
گفت بچههای انقلابی خودتان گفتند:
«سپاه موشک نمیزند و دولت ایران، حزب را به رابطه با آمریکا و رفع تحریمها فروخته.»
در تهران نیز همین عملیات روانی پس از ترور هنیه کلید خورد. خطی از یکسو شایعه مشارکت جریان ایرانی در ترور هنیه را میرفت. و ازسویی دیگر فشار به سپاه برای تعجیل در حمله موشکی به اسراییل. آن هم از جماعت انقلابی و منبری!
همزمان گفتند پزشکیان بنیصدر زمان است و فرماندهان سپاه، فرماندهان خائن صفین و لشکر امامحسن در صدر اسلام!
فرماندهکل قوا را فرمانده«بیقوا» خواندند. فریاد زدن که جمهوریاسلامی بابت موشکهای شلیکنشدهاش باید به تاریخ و خدا پاسخ دهد! حتی گفتند خبر ندارید که اسراییل در تهران عملیاتها میکند! و ایران لاپوشانی!
بعد در رسانهها نسخه پیچیدند که جنگ را باید به بیرون لبنان کشاند! به اردن، بحرین، قطر، عربستان و حتی آذربایجان!
در یککلام به آتشکشیدن منطقه! ولشان کنی آفریقا و اروپا راهم به لیست میافزایند!
دیگر این آخریها خط جماعت انقلابی از تهران تا لندن و حتی برخی کارشناسان صداوسیما، با اینترنشنال یکی شده بود: «ایران دل زدن ندارد، از جنگ میترسد، پشت حزبالله خالی شده.»
اسم این فشارها به فرماندهان و رهبری را هم گذاشته بودند مطالبه! گویی مساله، دیرکرد معوقات حقوق کارگران است یا برداشتن کنکور!
فهمشان از امنیت ملی و جنگ انقدر کودکانه بود که دراین جنگ چندکشوری، تغییر استراتژی جنگی را مطالبه عمومی کردند! خیلی بیخردی میخواهد که در چنین جنگ بزرگی، فرماندهکلقوا و فرماندهانش را ببری زیر تیغ هشتک!
در بیروت دریافتم، ضلع دیگر این جنگ روانی روی بدنه اجتماعی حزب هم عمل میکرده. آنها هم پس از ضربات متعدد به پیکره فرماندهی، احساس بیپناهی و گاه خیانت کردهاند.
در این عملیات روانی، اسراییل فرماندهان حزبالله را ترور فیزیکی کرد، فرماندهان ایرانی را ترور شخصیت.
گرچه پس از حمله ۲۰۰موشکی به تلاویو، دل حزب به ایران قرص شد. اما عبارت «در زدن اسراییل نه تعلل میکنیم و نه شتابزدگی» از سوی آیتالله خامنهای، درست در خنثیکردن این خط رسانهای داخل و خارج بود.
اما تجربه این یکماهه نشان داد چگونه راهبرد جماعت انقلابی چقدر آسان ناخواسته یا باواسطه! در اختیار بیبیسی و اینترنشنال قرار میگیرد.
باشد که درس عبرت بگیریم.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟